بر کنارههای رود
شب را بنگرید که در آب غوطه میخورد.
و بر پستانهای لولیتا
دستهگلها از عشق میمیرند.
دسته گلها از عشق میمیرند.
بر فراز پلهای اسفندماه
شب عریان به آوازی بم خواناست.
تن میشوید لولیتا
در آب ِ شور و سنبل ِ رومی.
دستهگلها از عشق میمیرند.
شب ِ انیسون و نقره
بر بامهای شهر میدرخشد.
نقرهی آبهای آینهوار و
انیسون ِ رانهای سپید تو.
دسته گلها از عشق میمیرند
فدریکو گارسیا لورکا
:: بازدید از این مطلب : 412
|
امتیاز مطلب : 118
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33